محل تبلیغات شما



به نام خدا

فیلم سینمایی قانون مرفی آخرین ساخته بلند رامبد جوان در مقام کارگردان است. رامبد جوان تجربه موفقی بعنوان بازیگر، مجری و تهیه کننده داشته که از سالها قبل خود را در مقام کارگردان به جامعه هنری معرفی کرده است. بعد از فیلم های اسپاگتی در هشت دقیقه، پسر آدم دختر حوا، ورود آقایان ممنوع، نگار که از مطرح ترین آثار کارنامه سینمایی او هستند، آخرین فیلم او در مقام کارگردان که سال گذشته بنمایش درآمده قانون مرفی به تهیه کنندگی محمد شایسته میباشد. با نگاهی گذرا به کارنامه رامبد جوان میتوان وجه تمایز فیلم های او را در فیلم نامه های متفاوت آنانها دانست. هرچند که بیشتر او را با نقشهای طنز و مخصوصا سریال تلوزیونی خانه سبز بیاد می آوریم ولی اینگونه به نظر میرسد که جوان تلاش کرده تا در مقام کارگردان مسیر متفاوتی را در پیش بگیرد و ژانرهای متفاوتی را تجربه کند که نشاندهنده مسیر متفاوتی است که او در مقایسه با دنیای بازیگری اش درپیش گرفته است .

فیلم سینمایی قانون مرفی ترکیبی مختلفی است از ژانرهای کمد ی، فانتزی، اکشن، موزیکال و حتی جنایی. صحنه تعقیب و گریز ابتدایی فیلم از بارزترین وجوه تمایز قانون مرفی با دیگر فیلمهای بدنه این روز ها و حتی چندین سال گذشته سینمای ایران است. بخوبی مشخص است که تهیه کننده و کارگردان بر این نکته توافق داشته اند که علی رغم هزینه بالای اینگونه صحنه ها می توان به بازگشت سرمایه بواسطه جذابیتی که صحنه های اکشن خلق میکنند امید داشت، موضوعی که در سینمای ایران از ابتدا به گونه ای مغفول مانده است.  سینمایی که بیشتر در چند محیط محدود خلاصه میشود و از بیرون بردن دوربین هراس دارد. صد البته هزینه ی بالای فیلم سازی در این محدود کردن نقش بسزایی دارد ولی بنظر می آید کپی برداری از آثار موفق سینمایی ایران که بیشتر بعنوان سینمای اجتماعی شناخته میشود و درجشنواره های مختلف مطرح شده است می تواند  به همراه پرهیز از ریسک و زحمت فراوان اینگونه صحنه ها از عوامل اصلی عدم ساخت چنین صحنه هایی باشد باشد.

فیلم نامه متفاوت قانون مورفی این جذابیت را دارد که ببیننده را تا پایان فیلم همراه کند. چه از ابتدا که با صحنه های  جذاب تعقیب و گریز، فیلم شروع میشود و چه در زمانیکه فیلم حالت جنایی و پلیسی به خود میگیرد و حتی در زمانهای انتهایی فیلم که کاملا فیلم داستانی فانتزی موزیکال دارد. ولی متاسفانه مشکل اصلی فیلم این است که بعبارت ساده فیلم نامه چفت و بست مناسبی ندارد و داستان بصورت معقول و منطقی پیش نمیرود و در پاسخ این ایراد شاید بتوان گفت که فانتزی بودن فیلمنامه چنین اجازه ای به کارگردان نداده که بنظر پاسخ مناسبی نمی آید. با این وجود همانگونه که قبلا نیز عنوان شد تنوع فیلم نامه قانون مورفی می تواند بخوبی مخاطب را تا انتها با فیلم همراه کند.

از دیگر نقاط قوت فیلم کارگردانی و تدوین فیلم می باشد که به جذابیت فیلم افزوده و ایرادات فیلم نامه را تا حدودی برطرف کرده است. ضمنا انتخاب بازیگران اصلی فیلم و بازی زیبای امیر جدیدی بعنوان نقش اول نیز برجذابیت فیلم اضافه کرده است هرچند که امیر جعفری علی رغم بازی تاثیرگذارش نتوانسته ار قالب طنزی که در دیگر فیلم های خود به نمایش گذاشته خارج شود و بنوعی خود را تکرار کرده است. این نوع تکرار محصول مشترکی از فیلم نامه ، خواست کارگردان و همچنین خود بازیگر است وبدون تردید نمی توان همه تقصیر ها را متوجه بازیگر دانست.

با بررسی آثار سینمایی رامبد جوان می تونام دریافت که که او تصمیم خود را بعنوان یک کارگردان صاحب سبک گرفته و دوست دارد که امضای خود را در زیر آثار سینمایی خویش بعنوان یک کارگردان موثر به نمایش در آورد و در این راه از تجربه های موفق و ناموفق هراسی به خود راه نداده است. قطعا معروفیت او پس از اجرای برنامه خنده وانه در پذیرفتن چنین ریسکی بی تاثیر نبوده باشد چون صاحبان سرمایه براحتی سرمایه خود را برای نامهای گمنام به میان نمی آورند ولی به خوبی می توان بازیگوشی و عدم پیروی او را از چهارچوبهای رایج این روزهای سینمای ایران بخوبی دریافت.

در انتها اگر مایل به دیدن فیلمی متفاوت از آنچه تولیدات این روزهای سینمای ایران عرضه میکند باشید می توانید در بعدالظهر یک روز تعطیل به همراه کودکانتان به تماشای قانون مورفی بنشینید.


به نام خدا

فیلم سینمایی "زنده ماندن" دومین ساخته بلند سینمایی محسن عبدالوهاب در مقام کارگردان است که بیشتر بواسطه فیلم نامه های تاثیر گزارش در صنعت فیلم سازی ایران شناخته میشود. فیلم نامه های گیلانه و خون بازی از نقاط درخشان کارنامه کاری او محسوب میشود.

زنده ماندن روایتی است از یک خانواده خوش بخت که با چالشی جدید و جدی روبرو شده اند که ابتدا با تکیه بر سابقه موفق سالها زندگی، زوج جوان این خانواده سعی میکنند تا بر مشکلشان غلبه کنند ولی داستان به سادگی پیش نمیرود. علی رغم سوژه به ظاهر تکراری، فیلمنامه دارای گره هایی به موقع و معقول است که از قضا این گره ها کور نمیشود و فیلنامه نویس سعی کرده که در جای خود گشایشی منطقی در قصه رخ دهد تا بیننده همراهیش را تا پایان فیلم دریغ نکند. از آنجاییکه مایل نیستم داستان فیلم را بیشتر باز کنم تا عزیزانیکه مایلند بتوانند براحتی به تماشای فیلم بنشینند و جذابیت فیلم برایشان کم نشود ولی اشاره گذرا به داستان فیلم میتواند به تصمیم شما برای تماشا و یا ندیدن فیلم کمک کند.

فیلم دارای دو شخصیت اصلی و چندین شخصیت فرعی و در چند لوکیشن محدود روایت میشود که خود به اهمیت و توانایی فیلم نامه مبنی بر همراه کردن بیننده تا انتهای داستان می افزاید که بنظر فیلمنامه نویس از عهده این وظیفه بخوبی برآمده است. هرچند که بعضی از تصمیمات زوج جوان با تصویر ابتدایی که در داستان برای ما به تصویر کشیده شده است همخوانی ندارد. بعنوان مثال مادری که بشدت نگران وضعیت فرزند دوم خود است چطور در قسمتی از داستان فرزند اول خود  را هرچند در کنار پدر رها میکند و ولو برای مدتی محدود بار سفر میبندد؟ البته بایدی اذعان داشت که این سئوالات و ابهامات بر خط اصلی داستان تاثیر مستقیم و و تاثیر گذاری را نگذاشته است.  

فیلم نامه ساده و روایت گر "زنده ماندن" با توجه به سوژه و ژانر انتخابی فیلم و مخصوصا با توجه به این روزهای سینمای ایران که نداشتن فیلم نامه مناسب مشکل اصلی و گریبانگیر صنعت سینمای ایران است، از نقاط قوت فیلم است. از طرفی کارگردان به خوبی توانسته بازیگران نه چندان مطرح و چهره فیلم را بخوبی به بازی بگیرد و از حرکت آرام دوربین و تدوین مناسب همراه با کات دادنهای به موقع ریتم مناسبی را به داستان القا کرده است.

نکته پایانی اینکه هرچند موضوع فیلم شاید در ابتدا برای کودکان مناسب بنظر نیاید ولی با وجود شخصیت کودک داستان و نکته های تربیتی که در گفتگوهای میان زوج جوان و پسر خانواده مطرح میشود، بنظر میآید که این فیلم بتواند بعدالظهر مناسبی را در کنار خانواده برای شما رقم بزند. 


به نام خدا

تلاشهای چند ماهه ام برای پیدا کردن کار خیلی نتیجه نداد ولی شکر خدا تلاشم برای راه اندازی کاری شخصی کمی جلو رفته. برای آینده فکر کنم باید بیشتر متمرکز شوم بر روی این موضوع که بتوانم به امید خدا کار خودم رو راه بیاندازم. بنظر راحت نیست ولی امیدوارم نتیجه بدهد. در این شلوغی و شاید هم خلوتی خیلی وقت است که کتاب خوبی نخوانده ام و فیلمی دلچسب ندیده ام. قدم بعدی خواندن و دیدن و لذت بردن.


به نام خدا

این روزها بشدت درگیر فرستادن درخواست برای پیدا کردن کار جدید هستم. مخلوطی از ترس و امیدواری در درونم هم می خورد. ترس از آینده ای مبهم و امید به درست بودن تصمیم با در نظر گرفتن شرایط فعلی. روزی نیست  به خودم نگویم که آیا درست میروم؟ و بعد از چند دقیقه بالا و پایین کردن و در نظر گرفتن جوانب قانع می شوم که مسیرم احتمالا درست است. خوشحالم که خوب فکر کرده ام و سعی کردم احساسم را از این بازی پیچیده کنار بگذارم. امیدوارم که مسیرم را به خوبی طی کنم .


به نام خدا

چند وقتی هست که روی خصوصیات اخلاقی خودم بیشتر دقت میکنم. خیلی شیر تو شیر هست شرایط! فقط خدا را شاکرم که آگاهی بیشتری از خودم پیدا کردم. واقعا به همان راحتی که سرما خوردگی پیش میاید، بیماری های روانی هم پیش میاد. نباید از این لفظ "روانی" ترسید و نباید به یاد فیلم قرمز جیرانی افتاد. فقط باید حساس بود و خود را درمان کرد. من فعلا خود درمانی را شروع کرده ام. خوشبینم به خوب شدن. تشخیصم ، مهر طلبی و خودشیفتگی و چند مورد دیگر است که بهتر است عیانشان نکنم. خوب میشوم انشالله


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آموزش پیش دبستان